گلدونه من

اولین مسافرت نازدونه

دختر گلم اولین مسافرتشو تو 6 ماهگی با مامان رفتیم تهران بابا خیلی کار داشت و سرش شلوغ بود به همین دلیل نتونست با ما بیاد شهریور 88 با هواپیما دو نفری یک هفته رفتیم تهران به تو خیلی خوش گذشت ام مامان خیلی ناراحت بود که بابا همراهمون نبود بعد از یه هفته برگشتیم البته هر روز بابایی بهت زنگ میزد و تو خوشحال میشدی
1 بهمن 1391

خاطرات نارین عزیزم تا 4 سالگی

نارین گلم منو ببخش خیلی دلم میخواست از روزی که به دنیا اومدی برات وبلاگ بسازم ام خب شرایطی بود که نمیشد اولش که بلد نبودم زیاد با کامپیوتر کار کنم چه برسه به وبلاگ ساختن تا اینکه یه روز توی دی ماه 91 با یکی از دوستام تو سایت خانمها حرف میزدیم خاله هما رو میگم خاله بهم یاد داد که چجوری این کارو انجام بدم ازش خیلی ممنونم حالا بهت قول میدم از این ببعد همه کارای قشنگتو ثبت کنم قول میدم تو یک ماه اینده خاطراتت به روز بشه ...
1 بهمن 1391

عسلکم

دختر گلم این عکس پایین 6 ماهه بودی اینقد کوچولو که توی یه پاکت پفک جات شده مامان دورت بگرده
30 دی 1391

بهترین روز عمر من

روز تولد گلدونه ام که شنبه هشتم فروردین 1388 ساعت 9 صبح در بیمارستان معتضدی بود عزیز دلم خدا تو رو به منو بابات هدیه داد تا زندگیمونو غرق شادی کنه
26 دی 1391

گلدنه من چشم و چراغ خونه

خدا جونم شکرت که چراغ خونمونو روشن کردی بر ما منت گذاشتی و نارین عزیزمو بعد از 14 سال چشم انتظاری به ما هدیه دادی امیدوارم قدر این نعمت بزرگی رو که به ما دادی بدونیم و به نحو احسن تربیت کرده و تحویل اجتماع بدیم
25 دی 1391
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به گلدونه من می باشد